ساختمانهای فروریخته .درختان سوخته.آسمان غبار آلود.صدای مداوم انفجار.صدای گوش خراش آژیر. شیون مادران کودک از دست داده . عکسهایی خانوادگی که تنها یادگاران ایام خوش این سرزمینند و در میان آوارها دیده میشوند .چشمان اشکبار پدری که تمام خانواده اش را در جنگ از دست داده . دود و آتشی که مداوم در حال برخاستن است .اینها تنها گوشه ای از غمنامه جنگ است. آری جنگ...جنگی که بر شهرها گرد مرگ پاشیده و شهر زندگان را به مزار جانباختگان تبدیل کرده.
من از جنگ بیزارم. من از جنگ افروزان بیزارم .من از کسانی که مو شک به شهرهای مسکونی میزنند بیزارم .من از کسانیکه شهرها را بمباران می کنند بیزارم.من از آنان که گلوله میزنند بیزارم .من از آنان که گلوله را با گلوله پاسخ میدهند بیزارم.خدایا به راستی گناه این مردمان چیست که باید تاوان ددمنشی جنگ افروزان را بپردازند؟؟
منم از جنگ متنفرم ....... حرف دل آدمارو ساده و قشنگ می نويسی . پايدار باشی و شاد
پاسخحذفجنگ.....لعنت.......من از ادمايی که نمی دونن برای چی می جنگن بی زارم
پاسخحذفبلی٬جنگ بسيار نفرتانگيزه ولی در پارهای اوقات تنها راه حله...مثل جنگ پيامبر با کفار...
پاسخحذفجنگ بده به شرطی که برا قلمرو باشه نه برا اعتقاد
پاسخحذفما هم بيزاريم
پاسخحذفمثل اینکه وبلاگ تو هم با ما سر جنگ داره که کامنتامو ثبت نمیکنه!!!
پاسخحذفجز سودجویان جنگ کسی را دوست دارش نخواهیم یافت.........................
پاسخحذفمی دونی بعضی وقتا برا این تو وبلاگمون مینویسیم چون خودمون با خوندنش آرومتر می شیم. بعضی وقتا در میون گذاشتن بعضی مسائل با کسایی که نمی شناسنت و بنابراین هیچ وقت نگرن انتقاداشون نیستی بهتر بنظرت میاد تا اینکه با دوست نزدیک حرف بزنی
موفق باشی و خوشحال
خيلی خوبه
پاسخحذفولی انگار من خيلی دير رسيدم
به هر حال نوشته هاتون قشنگ بود
ممنون که اومديد
منتظرم که دوباره اسم شما رو در بين کامنت های وبلاگم بخونم
به امید روزی که از جنگ و کشتار خبری نباشه ودر همه جا صلح و دوستی برقرار بشه
پاسخحذف