۱- ضد کوچ
از وقتی غالب وبلاگم رو عوض کردم احساس خوبی بهش پیدا کردم و دوباره دوست دارم که تو همین وبلاگ بنویسم.
۲- مادرتنها ترجمان عشق بدون شرط
هرچند که من با روز مادری که هر سال عوض میشه مخالفم ولی شاید روزی باشه که ما بتونیم دوباره عشق بدون قید و شرط مادرمان را با تبریکی پاس گوییم.
چه زود بزرگ می شویم ما.انگار همین دیروز بود که منتظر سرویس مدرسه ابتدایی ام بودم و مادرم با چشمان پر مهرش از پشت پنجره مرا تا دور شدن از خانه نگاه میکرد.هرگاه که زمین میخوردم یا مشکلی برایم پیش میامد تنها آغوش همیشه باز برای آرمیدن آغوش مادرم بود.تنها دستان همیشه نوازشگر دستان مادرم بود .تنها زمزمه گر کلام دوستت دارم مادر بود.آنگاه که شاد بودم با من میخندید و آنگاه که غمگین بودم سر بر شانه هایش میگذاشتم و با گریستن آرام میگرفتم.
بزرگ شدم.دستهای نوازشگر دگری پیدا کردم.نغمه های جدیدی شنیدم.گاه چنان مجذوب این نغمه ها و دستها شدم که که مادر همیشه عاشقم را از یاد بردم.هرکدام از آن دستها و نغمه ها به سویی رفتند ولی مادرم در تمام این لحظات حتی آن زمان که از او بسیار دور بودم من را نگاه میکرد و آغوشش برایم باز بود.و هر بار که به سوی او بازمیگشتم فقط به من میگفت خوش آمدی. از آمدنت خوشحالم.
آری مادرتنها ترجمان عشق بدون شرط است
موافقم!
پاسخحذف