۱ - بوبول
بوبول کتابی از بزرگمرد و آقای طنز معاصر ایران ؛ ایرج پزشکزاد هست.موضوع یکی از داستانهای این کتاب ماجرای دختر خانمی هست که قسمت میانی پشت بدنشون توسط نا مادری به وسیله یک فیلم عکاسی داغ شده و این پرونده تبدیل به پرونده ای شده که هر بار مختومه اعلام می شود. با درخواست یکی از مسوولان دادگاه مجدد به جریان می افتد.
سکاس دادگاه کتاب بوبول ( نقل به مضمون )
رییس دادگاه : خوب شیرین خانم بیا ببینم این داغ دقیقا کجاست ؟
شیرین خانم :آقای رییس شما که دفعه پیش دیدین .
رییس دادگاه : نخییر خانم اون مال 6 ماه پیش بود و باید به دقت دوباره این ضایعه رو بررسی کرد.
شیرین خانم : آقای رییس این پرونده که مختومه شده بود چرا دوباره به جریان افتاد. ؟
رییس دادگاه : خانم برای اینکه پرونده نقص داشت و در دفعه پیش نوع فیلم مشخص نشده .این برای دادگاه خیلی مهم هست که آلت جرم رو کشف کنه. ما امروز انواع فیلم رو آوردیم که با مطابقت با محل آسیب نوع فیلم رو تشخیص بدیم.
در حالی که شیرین خانم در حال آماده شدن برای نشون دادن محل آسیب هستن . منشی دادگاه هم مشغول تنظیم عینکش برای رویت محل اسیب هست که رییس دادگاه فریاد می کشه و میگه آقای منشی شما نگاه نکن برای شما خوب نیست شما تازه عمل قلب کردین و براتون این صحنه ها ضرر داره .منشی دادگاه هم سرش رو میندازه پایین و در حالیکه آب دهنش رو قورت میده زیر چشمی مشغول نگاه کردن به آسیب بود.
رییس دادگاه هم بعد از رویت آسیب و امتحان فیلم های مختلف ناگهان اعلام کرد که بعله فیلم مورد نظر پیدا شد .
شیرین خانم : لبخنی زد و گفت آقای رییس تموم هست .؟
رییس دادگاه : خیر خانم.
شیرین خانم : آخه چرا؟
رییس دادگاه : برای اینکه اعضای هیت منصفه اعلام کردن که باید خودشون تمام قسمتها رو بررسی کنن تا ببینن شما جای دیگتون آسیب ندیده و ............
داشتم با خودم فکر می کردم این خانم بازیگر مشهور که به چهره اول جامعه تبدیل شده هم ؛ همچین سکانسهایی داره و احتمالا چندین بار صحنه جرم بازسازی میشه تا به تمام زوایای این مشکل پی برده بشه.و تا مشخص شدن تمام زوایای این پرونده این پرونده مختومه نمیشه.البته این پرونده یک مرحله از داستان ما جلوتر هست چون ملت همیشه در صحنه ما بیشترشون تمام زوایای این فیلم رو مشاهده کردن که این به کشف تمام زوایا کمک می کنه.
۲ - ***راستی ۵ شنبه باشگاه وبلاگ نویسها یادتون نره***
*کروکی و آدرس محل هم در پست پایین هست.
سلام . جالب بود ... خسته نباشی هم تو هم رئيس دادگاه هم اعضای هيئت منصفه
پاسخحذفسلام . جالب بود ... خسته نباشی هم تو هم رئيس دادگاه هم اعضای هيئت منصفه
پاسخحذفسلام.باهات موافقم.ياعلی.
پاسخحذفسلام.باهات موافقم.ياعلی.
پاسخحذفاين که گفتی يعنی چه ؟!!!!
پاسخحذفاين که گفتی يعنی چه ؟!!!!
پاسخحذفمیبينم که در نقش وکيل شما هم فيض بردی...
پاسخحذفآقا صلوات بفرست...
اما جالب بود
میبينم که در نقش وکيل شما هم فيض بردی...
پاسخحذفآقا صلوات بفرست...
اما جالب بود
سر بزن . به روزم و منتظر حضورت
پاسخحذفسر بزن . به روزم و منتظر حضورت
پاسخحذفپزشک زاد اسمش خیلی آشناستاما نمی شناسم!عجب طنز پرداز ماهری هستش
پاسخحذفپزشک زاد اسمش خیلی آشناستاما نمی شناسم!عجب طنز پرداز ماهری هستش
پاسخحذفعجب واقعا آقای قاضی مصر به کشف حقايق و پياده کردن عدالت بودند!!
پاسخحذفعجب واقعا آقای قاضی مصر به کشف حقايق و پياده کردن عدالت بودند!!
پاسخحذفsalam.avalin bar bood etefaghi tu webloget oomadam va ini ke khoondam jaleb bood.dar vaghe be moghe va khoob oomadi.movafagh bashi
پاسخحذفsalam.avalin bar bood etefaghi tu webloget oomadam va ini ke khoondam jaleb bood.dar vaghe be moghe va khoob oomadi.movafagh bashi
پاسخحذفآخ دلم هوای دايی جان ناپلئون کرد!!!!
پاسخحذفراستی چند روز قبل همکار چينی من اومده ميگه که در روزنامه های چینی نوشتن يه هنرپيشه خیلی معروف ایرانی فیلمش رو پخش کردن!!!من چشام چهار تا شد. گفتم والا هنرپيشه تا قبل از اين جريان خيلی هم مشهور نبود. بود؟ من که اسمش رو هم نشنيده بودم. به هر حال ببين که خبر تا کجا رفته!!!!!!!!!!!!!!
آخ دلم هوای دايی جان ناپلئون کرد!!!!
پاسخحذفراستی چند روز قبل همکار چينی من اومده ميگه که در روزنامه های چینی نوشتن يه هنرپيشه خیلی معروف ایرانی فیلمش رو پخش کردن!!!من چشام چهار تا شد. گفتم والا هنرپيشه تا قبل از اين جريان خيلی هم مشهور نبود. بود؟ من که اسمش رو هم نشنيده بودم. به هر حال ببين که خبر تا کجا رفته!!!!!!!!!!!!!!
بیادب!
پاسخحذفبیادب!
پاسخحذفوااااااااااااااااااااااا ! اين طنز بود؟؟؟
پاسخحذفاز طنزش خوشم نیومد
۵شنبه....شايد.....روز جالبی می تونه باشه
وااااااااااااااااااااااا ! اين طنز بود؟؟؟
پاسخحذفاز طنزش خوشم نیومد
۵شنبه....شايد.....روز جالبی می تونه باشه
چه کتابييييييييييييييييييي
پاسخحذفچه کتابييييييييييييييييييي
پاسخحذفخوش بگذره ۵ شنبه
پاسخحذفخوش بگذره ۵ شنبه
پاسخحذفاین برای طنز
پاسخحذفاين هم برای جامعه
این برای طنز
پاسخحذفاين هم برای جامعه
سلام
پاسخحذفپيام خداييش من سر در نياوردم چی ميگی
ببين تو ميگی کتاب بعد ميگی اين خانوم بازيگر مشهور
آخرش چی شد
منظورت با کيه
روشنم کن
راستی منهی بايد بيام واسه تو پينگ کنم؟
وای چه وبلاگه فعالی!چه قدر پست!دمت گرم!من آخر نفهميدم با کی هم شهری شدی من يا هدی؟؟؟
پاسخحذفاينم يه جورشه!!!
پاسخحذفمن آپم يه سر بزن تا جات و نگرفتن
پاسخحذفسلام.........
پاسخحذفنوفهميدم اين چی بيد؟
کتاب بيد يا فيلم؟
راستی ممنون از اينکه هميشه بهم سر می زنی و تنهام نمی ذاری....
پيام عزيز
پاسخحذفمرسی به من سر زدی
داستان جالبي بود
من فکر می کنم که به همین خاطر زوایا و ... هست که طرف زده زیرش٬ وگرنه کل قضیه که تابلوست.
موفق باشی
۱۱۱
پاسخحذفهاه . . . باهال ( باحال ) بود !
پاسخحذفسلام . درباره مرگ گفتيد با اينکه دوست نداشتيد . ميخواهم بگم شعار هم هميشه بد نيست . ببايد بدونيم چه چيزی شعاره . رها از انتقاد بودن نه اينکه ژيشنهاد ندادن برای بهسازی و سازندگی خود و ديگران ُجامعه و....
پاسخحذفانتقاد به نظر من هيچ وقت به تنهايی راه از کاری باز نکرده بلکه مفيد نيست . انتقادی که با ژيشنهادات باشه مسلما باعث ميشه که راه های جديدی در ذهن باز بشه که به قول معروف گره از کار باز شه .
من از اينکه مثل لاک پشت تو خودم قايم بشم برا اينکه واقعيات خلقت رو درک نکنم و فقط باور های جامعه و مامان و بابا ها رو قبول داشته باشم و برای تکامل ذهن و فکرم هيچ عکس العملی نشون ندم و بزارم دنيا منو ببره اون جا که دوست داره به شدت ناراحت میشم .
عدم وابستگی به اینه که بدونم من و دنیا حتما یه حساب کتابی با هم داریم . تا کی بشینم و خودم با اطرافم سرگرم کنم بدون ۱ ساعت فکر کردن به خودم زندگی و مرگم از اینکه گفتم وابسته منظورم به مادیات ه یهنی اطرافت هر چیزی که مادیه . یه کم فکر کن حتما نتیجه خوبی میگیری .
میدونم شاید یه کم حجمش سنگینه ولی برای خیلی از جمله ها باید کتابها نوشت .
از اینکه به نوشته های من ارزش قاعل هستید و گاه از گداری به من سر میزنی ممنون و همین طور برای انتقاد سازنده تون .
پاسخحذفمیدونی چیه مدتیه دارم دنیا رو طور دیگه ای نگاه میکنم . طوری که هیچ وقت نگاه نکردم . طرز فکر من نسبت به مرگ وقتی عوض شد که یه برادرم رو در سانحه ای از دست دادم . ولی با تمام اینکه اون زمان زیاد نمیتونستم تجزییه و تحلیل کنم خیلی ناراحت بودم . از اینکه دیگران رو که دوست داشتم داشتم از دست میدادم خیلی ها رو ... ناراحت بودم . ولی الان احساس میکنم (نه خیالاتی شده باشم )فکر میکنم منم یه روز میمیرم . مامان من برادر های دیگه ام خیلی ها رو که دوست دارم
پاسخحذفپس دلیلی برای ناراحتی نداره . باید اینقدر آام و رها بود که بدونی همه چیز هایی رو که تو توی این دنیا بهشون وابستگی داری رو باید یه روز بزاری و بری
کامپیوتری که دوستش داری . خراب میشه ویروسی میشه . اعصابتو خراب میکنه . ماشینت رو از دست میدی و. شاید خونه . شاید چیزهایی که روزی برات عزیز و دوست داشتنی بوده و از دستشون دادی . اطرافیانت که تو اونا رو از دست میدی و خیلی تو رو ناراحت میکنه . یعنی تو میخواهی بگی یه با حتی تو زندگیت ناراخت و گریان نبودی . ...؟؟؟؟ امیدوارم هیچ وقت گریان و ناراحت نباشی. میدونی که خیلی چیزها باعث ناراحتی آدمه . ولی اگه خدا به آدم ها فراموشی رو نمیداد مطمعنا ما به مشکل های زیادی بر میخوردیم . خدا رو شکر همه غم ها فراموش میشن . مگه نه . حتی مرگ عزیز ترین های آدم
پاسخحذفشاد باشی و زنده
سلام
پاسخحذفمرسی که به بلاگ من اومدی وهمه پستامو خوندی
البته خودمم اگه بلاگی پیدا کنم که سبک نوشتنشو بپسندم همشو میخونم
وبلاگ شمام جالبه
هر کسی هم فیلمو ندیده بود به خاطر مشهور شدنش تو این چند روزه حسابی بازرسیش کرده
این بازیگرم حسابی مشهور شد حالا نمی دونم محبوب شده یا منفور
بازم ممنوناز حضورت
بای
سلام پيام جان
پاسخحذفلطف کردی به خونه دلم سر زدی
راستی...به اين شعرا مياد که کسی که اصلا عاشق نيست گفته باشدشون؟
عشق ديگر نيست اينها بازی است
قلب حتی از طپش نا راضی است!....
اينم تقديم شما
اون به کار ما نمياد من تمام سلاح های گرم و سرد رو امتحان کردم جواب نداده به جز دمپايی !!!
پاسخحذفسلام
پاسخحذفسلام
پاسخحذفمن آپ کردم... با یه مطلب فلسفی فیزیکی جالب... اگه دوست داشتی بیا ولی تا آخرشو بخون !
منتظر کامنتت هستم
موفق باشی
حالا راستشو بگو؟
پاسخحذفتو از جند زاويه ديدی؟!
سلام دوست خوبممممممممممممممم
پاسخحذفاپم بيااااااااااااااااااااااا
سلام آپ می کنی خبر نميدی آپم .............. من اين کتابو نخوندم ............... ولی بدم نمياد بخونم .................
پاسخحذفسلام
پاسخحذفچرا ديگه به من سر نمی زنی؟آپ هستم.