۱۳۸۵ آذر ۱۴, سه‌شنبه

اشک سرد

گزارش هوا :

با ورود یک جبهه هوای سرد از قسمتهای شمالی و حرکت آنها به سوی شمال غربی و دامنه های جنوبی سلسله کوههای شانه ام ؛ در قسمتهای شمالی انتظار بارش باران وجود دارد.و در دامنه های جنوبی سلسله کوههای شانه سمت چپم نیز هم اکنون شاهد طوفانی هستم ....

هوا سرد است

باد می وزد

و در گوشه ای از این غریبستان

کودکی با دستهای پینه بسته

به اشک و زاری

رهگذران ناشنوا را

برای خرید یسته ای کبریت

به اشک و زاری فریاد می زند

هوا سرد است

رهگذران با گوشها و چشمهای بسته می گریزند

اشکی می ریزد

کودکی تنهاست

پس مهربانی کجاست ؟

انسانیت در کدام فراموشخانه به خواب فرورفته ؟

۶۶ نظر:

  1. سلام . در کوچه پس کوچه های زندگی

    در پيچ و خم های زندگی

    در تلخ و شيرين بودنها

    انسانيت محو شده

    اونقدر محو که ديده نميشه حتی حس هم نميشه

    پاسخحذف
  2. بايد خدمتتون عرض کنم بنده اول شدم

    پاسخحذف
  3. انسانیت در کدام فراموشخانه به خواب فرورفته ؟

    جواب اين سوال رو ماها تک تک باسد تو خودمون پيدا کنيم...

    کلا زدی تو خط گزارش؟

    پاسخحذف
  4. سلام ممنون که به وبلاگ من اومديد

    پاسخحذف
  5. قشنگ بود...از خودتون گفته بودين يا شاعرش کس ديگه ای بوده؟(نويسنده مرزهای احساس)

    پاسخحذف
  6. گزارش هوای دلم ! جالب بود .. اينجوری نديده بودم تا حالا .. ولی بيشتر غمگين بود . يه جور غم پنهان .. تو دست های يخ زده تو صورت مبهوت تو پشت شيشه تو ناتوانی همه دست های توانا .. هميشه يه غم گيج و مبهم هست تو همونو ديدی و نوشتی اش و زيبا توصيفش کردی ! ... در شهری که مردمانش عصا از کور ميدزند من از خوش باوری آنجا محبت آرزو ميکردم ! ...

    پاسخحذف
  7. عليرضا(ماه نقره اي)۱۴ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۳:۰۳

    چشمک]...خيلی زيبا بود ...وخيلی دلنشين.......

    پاسخحذف
  8. هممم...همين دور و برا بود ها...

    پاسخحذف
  9. حيف که حالا حالا ها حسش نيست وگرنه...

    راستی مرسی از همدرديت

    پاسخحذف
  10. مردها شايد موجودات ناسپاسي باشن ،

    ولي پريها................

    مونث هستند !!!!!!!!

    سلام.خوبی؟ایول.بابا بچه تو نمی خوای يه تکونی به خودت بدی. جون عزيزت انقدر ار خودت تعريف نکن به خدا من وقتی ميام اينجا انقدر که تو از شکمت ميگی مين ميترسم بقيه نوشته هات رو بخونم بابا مگه تو چند کيلوی که انقدر با شکمت  لاو ميترکونی. اما خدای انقدر به اون زبون بسه گير نده.راستی آپ کردم بيا ستاره سهيل

    پاسخحذف
  11. پس مهربانی کجاست ؟

    انسانیت در کدام فراموشخانه به خواب فرورفته ؟

    پاسخحذف
  12. ياد يه شعر قشنگ افتادم که يه بيتش می گه:

    از همان روزی که با خشت بدن ديوار چين را ساختند آدميت مرده بود گرچه آدم زنده بود......

    پاسخحذف
  13. ممنون که سر دی . چقدر بيننده داری

    پاسخحذف
  14. از همان روزی که با خشت بدن ديوار چين را ساختند آدميت مرده بود گرچه آدم زنده بود......

    پاسخحذف
  15. .·´¯`·«( SORENA )»·´¯`·.۱۵ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۰:۴۶

    سلام

    واقعا زيبا بود پيام

    خيلی قشنگ بود مثل هميشه

    پاسخحذف
  16. سلام ... مهربانی نيست شده ... ممنون که به من سر زدی

    پاسخحذف
  17. سلام پيام جان

    خوبی؟....باز هم يه پست ديگه ...يه پست قشنگ ديگه.....متن اولت چقدر ايهام داشت؟!!!!.....به روز کردم ...منتظرتم بی سر و پا...خوشحالم کن عزيز

    پاسخحذف
  18. ق ل ب م تير کشيد ...

    پاسخحذف
  19. متن هوا شناسيت که خيلی قشنگ بود. ولی اگه عاطفه ای باشه به جای کبريت خريدن بهتره که يه کار ديگه کرد. اينطوری بچه ها باز هم بايد کبريت بفروشن!!!!!!!!!!!

    پاسخحذف
  20. سلام

    مهربانی هست

    ايمان هست

    انسان هست

    اما

    انسانیت بعضی انسانها در تاریک خانه های ذهن فریبکارشان در گیر غریضه های غیر انسانیست .

    برای انها انسانیت همان پرنده ایست که از قلبهایشان  گریخته است.

    پاسخحذف
  21. شايد انسانيت همين است که  می بينيي!

    يعنی قضيه برعکسه

    پاسخحذف
  22. سلام...پس مهربانی کجاست ؟

    انسانیت در کدام فراموشخانه به خواب فرورفته ؟

    پاسخحذف
  23. سلام!!

    شعرت فوق العاده بود...

    بهم سر بزن...

    آپم...بابای

    پاسخحذف
  24. کجايی آقا جان . توی باغ نیستی ؟

    بی خبری !

    انسانیت به خواب نرفته !‌

    انسانیت مرده . بدجور هم مرده !‌

    هفت کفن هم پوسانیده . به جان شما نباشد به جان خودمان !‌



    مهربانی هم رفته گل بچينه !

    پاسخحذف
  25. انسانيت به خاطر ابرهای سياهی که از سمت غرب اومدن، زير خروار ها برف مدفونه..

    پاسخحذف
  26. هوا بس ناجوانمردانه سر د است ...............

    دل آدما هم همچنين

    پاسخحذف
  27. از نوشته نيوشا خيلی خوشم اومد:

    انتخاب به جايی بود

    از همان روزی که با خشت بدن ديوار چين را ساختند آدميت مرده بود گرچه آدم زنده بود

    پاسخحذف
  28. soraghe mehrabani ra bayad az ghalbe shekasteye haman pesarak gereft.. .bazam behem sar bezan

    پاسخحذف
  29. سلام

    جالب بود آپم بدو بيا

    پاسخحذف
  30. سلام دکتر بعد از اين....

    مهربونی روز جشن نيکوکاری وجود داشته می باشد.

    پاسخحذف
  31. چرا غمگينی عزيزم .

    پاسخحذف
  32. گزارش هوا... خيلی جالب و قشنگ نوشتی...!!!

    پاسخحذف
  33. سلام دوست خوبم

    موفق باشی

    اپم بيا

    پاسخحذف
  34. کجايی دکتر ؟؟؟ منتظرم توی وبلاگم بيا ديگه وگرنه کيکت سرد ميشه

    پاسخحذف
  35. پس چی شششششششششششششششششد؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  36. جالبه که هنوز آپ نيستی

    پاسخحذف
  37. به ياد شاعر بزرگ:

    وگر دست محبت سوی کس يازی به اکراه اورد دست از بغل بيرون که سرما سخت سوزان است...

    پاسخحذف
  38. کاش همه با هم يه دل و مهربون بوديم...

    پاسخحذف
  39. سلام

    وب زيبای داری

    چاه مكن بهر كسي ، خسته ميشي....

    · ديگ به ديگ چيزي نمي گه....

    · شلوار مرد كه دو تا شد ، حال مي كنه....

    · گر صبر كني ، زير پات علف سبز مي شه....

    · صلاح مملكت خويش ، رئيس جمهور داند.....

    · جوجه رو هروقت بشمري جيك جيك مي كنه.....

    · عيسي به كيش خود ، موسي به بندر عباس....

    · كوه به كوه مي رسه ، ميّت رو زمين نمي مونه....

    · آشپز كه دوتا شد هيچ كدوم غذا درست نمي كنن....

    · پاتو از گليمت درازتر نكن ، پات

    پاسخحذف
  40. سلی پيام جان خوفی؟

    اول يه تشکر ويژه.شما هميشه منو شرمنده ميکنی و بهم سر ميزنی.ممنون

    دوم اينکه چه خبر؟بلاخره بارندگی صورت گرفت يا نه؟

    خوش باشی

    يا حق

    پاسخحذف
  41. وب لاگ جالبی داری

    سلام خوشحال ميشم به وب لاگم سر بزنی (نظر يادت نره)

    پاسخحذف
  42. سلام.انسانيت فراموش نگشته؛آدمی خود را به خواب زده است .....ياعلی.

    پاسخحذف
  43. تلويزيون ايران که هر سال وقت سال نو ميلادی دختر کبريت فروشو پخش می کرد حالا هم که اونجا نیستم تو دم کریسمسی منو یاد دختر کبریت فروش انداختی از شوخی گذشته انسانیتم از اون چیزاست که اسمشم کم کم داره فراموش میشه.

    خوش بگذره

    راستی پیام فکر کنم این دیداره برای شما بدرد خورد شانسو و بختتتون باز شد .البته امیدوارم.

    پاسخحذف
  44. سلام

    نميدونم همه چيز تو دنيای امروزی رنگ عوض کرده و خيلی ارزش ها به ضد ارزش تبديل شده

    مهربونی و انسانيت هم که ديگه نگو خيلی وقته که ديگه نيست

    منتظرتم

    سر بزن

    مرسی

    پاسخحذف
  45. یاد دخترک کبریت فروش افتادم ...که اونقدر کبریت ها رو روشن کرد که...

    پاسخحذف
  46. سلام. درباره پست قبليت اسم ترانه سراش  امير توسلی هستش اگه بخواهی می تونی ترانه کاملش رو توی اين وبلاگ بخوننی...

    http://jojo1961.persianblog.ir/ اين وبلاگ دوم من هستش(عشق من و تو)

    پاسخحذف
  47. دلم برا شيطونی که يک ذره شده !

    پاسخحذف
  48. سلام

    پست قشنگی بود مثل هميشه

    اپ کردم

    به اميد ديدار

    پاسخحذف
  49. چقدز دير اومدم

    شرمنده.

    سرما واسه آدما مهربونی و انسانيت نميزاره که! آخه اونقدر دلاشون سرده که وقتی سرمای محيطم اضافه ميشه هر لحظه ممکنه تمام وجودشون يخ بزنه!

    پاسخحذف
  50. وبلاگ من رو برداشتند فيلتركردن و اين آدرس جديد و موقت منه و ايميلم رو هم گذاشتم اگه امري بود و دسترسي از طريق وبلاگ نبود در خدمتگذاري حاضر باشم .اينم جواب اين آپت

    پاسخحذف
  51. قشنگ بود...

    پاسخحذف
  52. يه جوجه اردک زشت۱۶ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۶:۳۲

    آی آدم ها ...

    با خوندن نوشتت آدم فک ميکنه از يه سياره ديگه اومدی!!//

    اينجا مهربانی کيلو چند؟؟

    انسانيت اصلا چی هست ؟؟ خوراکيه ؟؟

    پاسخحذف
  53. والا ما هم نميدونيم ! فهميدی به ما هم بگو !

    پاسخحذف
  54. شبان نمیدانم گرا۱۶ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۷:۳۲

    زمستان است.....

    سرما سخت سوزان است......

    .

    و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است.....

    .

    .........

    شب با روز یکسان است...............

    .

    به روزم.

    پیروز باشی.

    پاسخحذف
  55. سلام عزيزم

    باغ مهربونی من به روز شد . سری به تنهايی من بزن

    منتظرم

    قربانت

    پاسخحذف
  56. ما که از رو نمی ريم!! درسته که گاهی خيلی ميخوره تو ذوقمون ولی کار خودمونو می کنيم!

    پاسخحذف
  57. محشر بود

    انسانيت ! معتنيش چه بود بگو شايد برايت پيدايش كنم!

    پاسخحذف
  58. مهربانی شايد در گوشه ای از قلب من و تو ژنهان است بيا تا پيدايش کنيم.....

    پاسخحذف
  59. سلام . چه بايد گفت . چه بايد کرد . به قول ابی . است ميگه دی چه بايد گفت . به روزيم . بيا تجربياتت رو در اختيار دوستان بزار .

    پاسخحذف
  60. سلام..

    بی معرفت اين همه آپ کردی چرا خبرم نکردی؟

    چی بگم؟مثل هميشه زيبا بود..

    به منم يه سر بزن

    پاسخحذف
  61. همون طوفان که از دامنه های جنوبی شانه ات اومده انسانيت رو با خودش برده.

    پاسخحذف
  62. سلام پيام جون..

    آپيدم بيا حتما..

    آپ کردی خبرم کن

    پاسخحذف
  63. سلام

    بار ديگر به صحنه برگشتم تا ثابت کنم که من هستم

    گريه كن دلت سبك شه

    اگه دل مونده تو سينه

    سرت رو بذار رو شونه م

    تنها پيشكشم همينه

    بذار اين شونه ي نمناك

    تكيه گاه گريه باشه

    بذار اين خسته بيفته

    تا شايد دوباره پاشه

    پاسخحذف