۱۳۸۳ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

گلايه ها


۱-حرف روز


افسوس که روزگار چنان رقم خورده است که همصدايی و هم آوايی ايرانيان در دهه ۵۰ جای خود را به فريبکاری و ريا کاری داده است.به راستی چه بر اين مردمان رفت؟ چگونه دستهايی که به مهر به هم داده بودند از هم گسست ؟ کجايند جوانانی که دست در دست هم سرود يار دبستانی می خواندند؟کجايند آن جوانان که دوشادوش هم فريادهای آزاديخواهی را چون نغمه های بهاری سر می دادند؟چه بر سر آن آرمانها و آن آرمانخواهان آمد و سرانجام آن فرياد های و کوشش های صادقانه برای ايرانی بهترو سرفرازتربه کجا انجاميد؟؟..


واقعا چگونه ايرانيان که شهره به انسانيت و نوع دوستی بودند به اين حد از انسانيت دور شدند که محور زندگی برای نيمی از جوانان  من و من خواهی است. .آمار زير از هر کلامی گويا تر است:


 نتايج پيمايش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان ١٥ - ٢٩ سال در مراكز ٣٠ استان ايران كه از سوی سازمان ملی جوانان انجام شده است،  نشان مي‌دهد:‌٥٩ درصد پسران و ٥٧ درصد دختران معتقدند هر كس بايد به فكر خودش باشد؛ ٦٨ درصد پسران و ٦٢ درصد دختران بر اين باورند كه در جامعه ما رابطه بر ضابطه حاكم است و ٧٩ درصد پسران و ٨٢ درصد دختران عقيده دارند مردم در رابطه اجتماعی خود صادق و يكرنگ نيستند.   


 ٤/٥٠ درصد پسران و ٣٩ درصد دختران از فرصت مهاجرت به خارج استقبال مي‌كنند. علاقه به مهاجرت در ميان نوجوانان بيشتر است؛ به گونه‌ای كه ٦/٥٢ درصد پسران و ٤٥ درصد دختران و در سنين ٢٥- ٢٩، ٣/٤٧ درصد پسران و ٧/٣٣ درصد دختران چنين اعتقادی دارند.چرا اينچنين علاقه به رفتن از خانه پدری در فرزندان این مرز و بوم فزونی يافته است؟ ؟چه بر ما گذشته که بايد راضی به ترک دياری  که در آن ريشه کرديم و شاخ و برگ در آورديم باشيم؟؟؟...


۲-جشن سده


جشن سده يكي از بزرگترين آيين‌هايي است كه هر ساله روز دهم بهمن ماه و درست هنگام غروب آفتاب و شروع تاريكي در شهر‌هاي مختلف كشور از سوي زرتشتيان بر‌گزار مي‌شود.


 سده، جشنی است که به روایت تاریخ تا قبل از سیطره صفویان بر ایران نه تنها میان مردم که در دستگاه های حکومتی و پادشاهی نیز برگزار می شده است. در دوران کهن، این جشن متعلق به همه ایرانیان بوده اما بنا به دلایلی امروزه فقط زرتشتیان آن را برگزار می کنند
«مهرداد بهار» محقق و اسطوره شناس ایرانی در کتاب «جستاری چند در فرهنگ ایران»، معتقد است که واژه سده از فارسی کهن می آید و به معنای پیدایی و آشکار شدن است. اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا تولدی دیگر برای خورشید بدانیم، جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد، آیین کهن و زنده ایست( در همه استان های کشور و سرزمین های ایرانی نشین، دهم و چهلم کودک را جشن می گیرند) 


ايرانيان به ويژه زرتشتيان اين سنت را فراموش نکرده و چون ديگر جشنهای ايران باستان از جشن سده همچنان پاسداری می کنند. در شهر و روستايی که زرتشتيان در آن زندگی می کنند آتشی بزرگ در شامگاه دهم بهمن روشن می کنند و نشان داده می شود که ما ايرانيان بوديم که در گذشته آتش را کشف کرديم و می تونيم شب تاريک را با اکتشاف خودمان روشن کنيم.«سده»، یکی از جشن های همگانی ایران کهن، با افروختن خرمن هیزمی که برزگران، از پگاه گرد آورده اند، آغاز می شود. موبدان موبد با ردایی سراسر سپید و با لاله ای روشن در دست، شعله ای در خرمن می اندازد و شعله در چشم برهم زدنی هیمه را می گیراند. مردمان هلهله می کنند و موبدان اوستا می خوانند. جوانان از فراز آتش می پرند و میان سالان حدیث شادی مکرر می کنند. آخرین غبار زمستان کاهلانه از تن زمین رخت بر می بندد و «سده» برای زمین، باران برکت ها می شود. در فلق، خورشید ترانه وداع سر داده است و مردمان تا خش خش سپید زمستانی دیگر، فصل ها را دوره می کنند.


۳-آشويتس


آشويتس زندانی به وسعت يک تاريخ


ساختمان اردوگاه آشويتس در سال 1940 آغاز شدو در سال 1945، پس از شکست نيروهای آلمانی در اين کشور به دست ارتش روسيه آزاد شد.امسال شصتمين سالگرد آزادی اين زندان در ۲۵ ژانويه برگزار شد. .دست کم يک ميليون و يکصد هزار تن، از جمله حدود 1 ميليون يهودی در آشويتس به قتل رسيدند.


قتل بازداشتيان معمولا در اتاق های گاز صورت می گرفت و اجساد آنان به کوره های آدم سوزی منتقل می شد.علاوه بر يهوديان، مخالفان رژيم نازی، زندانيان سياسی لهستانی، اسيران جنگی شوروی، کولی ها، همجنسگرايان و معلولين جسمی و ذهنی از جمله قربانيان آشويتس بودند.حدود هفت هزار مامور نازی وظيفه محافظت و قتل بازداشتيان را برعهده داشتند که 750 تن از آنان بعد از جنگ دوم جهانی در دادگاههای متفقين محاکمه و مجازات شدند .دانشمندان و پزشکان آلمانی بر روی اسيران زندانی آزمايش هايی انجام می دادند. از ميان آنها بدنام تر از همه دکتر ژورف منگل بود که توجه اش به بچه های دوقلو جلب شده بود و تلاش می کرد قسمت های مختلف بدن آنها را به هم پيوند بزند.


۴-نخستين عمل زيبايی در جهان                                     


مصريان باستان بيش از 3500 سال پيش از تكنيك‌هاي مدرن جراحي پلاستيك براي زيبايي استفاده مي‌كرده‌اند.
كانال 4 تلويزيون بريتانيا در برنامه‌اي تحت عنوان‌ «جراحي پلاستيك در جهان باستان»، نشان داد كه بر صورت نفرتي‌تي، ملكه مصر باستان جراحي پلاستيك انجام شده است. در اين جراحي موهاي ملكه را از همه طرف ‌كشيده و پشت سرش جمع كرده‌اند و از اين طريق چين و چروك‌هاي ريز صورت را برطرف كرده‌اند.
اين تكنيك كه امروزه در سراسر جهان هزاران نفر براي بر‌طرف كردن چين‌و‌چروك صورت از آن استفاده مي‌كنند، 1500 سال پيش از ميلاد توسط مصريان باستان به كار مي‌‌رفته است.
نفرتي‌تي، يكي از معروف‌ترين زيبارويان تاريخ، همسر فرعون آخناتون بود و نامش به اين جهت در تاريخ ثبت شده است كه مذهب قلمروي پادشاهي همسرش را به تك‌خدايي و پرستش خداي خورشيد، آتون، تغيير داد.

۱۹ نظر:

  1. اووووووووووووول

    پاسخحذف
  2. سلام ممنونکه سرزدی مطلبت جالب بود بازم منتظرت هستم شاد باشی

    پاسخحذف
  3. سلام به دوسته عزيزم ممنون که سر زدي اميدوارم هر موقع آپ کردي خبرم کني شادو پيروز باشي
    khaste shodam ::khaste shodam::az goftane doset daram...kashki mishod tanhaimo pishe shoma ja bezaram//bavar konid ke ghalbe man tanha tarin shahre khodast::::komak konid ta namonam mese ye saie nashenas!!!!!!

    پاسخحذف
  4. 1.میدانی آسمانیم گاه می اندیشم این رسم ِ بشریت است ..هر چه بیشتر به سمت علم و پیشرفت رویم همه چیز به عصر یخی تبدیل خواهد شد..و تنها می شود از این افسوس خورد که در وطنمان بی رحمی سریع تر از علم و دانش رشد می کند..شاید بتوان گفت امیدمان به چند ماه دیگر باشد بهتر است شاید رئیس جمهور آتیمان به فکر این موارد نیز بیفتد2.همیشه زرتشتیان به نظرم پاک بوده اند.دوست دارم مراسمشان را بیشتر بشناسم ممنون از اطلاعتون!3.امید است در آینده نه تنها هیچ زندانی بلکه نیاز به هیچ زندان بانی نیز احساس نشود!4.بازار گرمی دارد!...پیروز باشید!

    پاسخحذف
  5. مرسی از اطلاعات و آمارت...بوس و بای!

    پاسخحذف
  6. سلام...........ازت انتظار نداشتم خاتمی رو به جرم ريشه کن کردن ياسها مورد خطاب قراردهی.....کسی که خودريشه کن شد.....

    پاسخحذف
  7. من امسال در جشن سده شرکت کردم اگر عکسهاش خوب شد برات می فرستم .

    پاسخحذف
  8. شايد اين بار
    نامه ای پر از باران
    برایت بنويسم.
    وقتی به هوای ديدنت
    قلب ابر ها هم
    تند تند می تپد
    ياد تو
    مثل چيزی شبيه يک قطره باران
    بر لب های خشک و ترک خورده ام
    ليز می خورد./سلام خوبی دوست عزیز ممنون از اینکه لینک منو تو وبلاگت گذاشتی و ممنون از اینکه همیشه بهم سر میزنی/موفق باشی

    پاسخحذف
  9. سلام.از اينکه به من سر زدی ممنون.وبلاگ خوبی داری .موفق باشی

    پاسخحذف
  10. تهران ؛ کوشک ورجاوند .

    پاسخحذف
  11. حرفت در مورد اتندها رو قبول دارم...قبل از اتش بس اجازه بده يه چيزی بگم....چيزی که در مورد آشويتس گفتم يه نظريه شخصی نبود...من در اين مورد خيلی چيزها خوندم....اين موضوع يه انحراف تاريخی از جانب صهيونيستها بود...همانگونه که پنهان کردند کشتن ۶۰۰۰۰ آلمانی را دز اسرائيل در بحبوحه جنگ جهانی دوم.....تاريخ علاوه بر اينکه مستند است و من در ان هيچ شکی ندارم٬بازيهای بی شماری نيز دارد.....موفق باشی همدانشگاهی....بوس و بای!

    پاسخحذف
  12. سلام مطالب خيلی جالبی بود بخصوص قسمتی که در مورد جشن سده بود خيلی خوبه که راجع به  اين مراسم کهن مطلب مينويسيد

    پاسخحذف
  13. چرا اينجا اينقدر دير آپ می شه؟

    پاسخحذف
  14. سلام پیام جان---مطلب اولت از علایم بالا رفتن امید به زندگی است!!!!!!!!! که توسط رادیو و تلویزیون «به اصطلاح ملی» گفته می شود. این مطلبت مرا به یاد این شعر مرحوم حمید مصدق میاندازد که : در ابادی ویران شده دیگر نان نیست/و همه مردم شهر بانگ برداشته اند که چرا سیمان نیست/ و کسی فکر نکرد که چرا ایمان نیست/روزگاری شده است که به غیر از انسان هیچ چیز ارزان نیست/ با خواندن مطلب دومت برخلاف مطلب اول به ایرانی بودنم افتخار میکنم. و اما مطلب سومت.« بابا این آریایی ها عجب آدمهای عجیبی هستند...»(به مطالب اول و دوم هم مراجعه شود)/ آخرین مطلبت هم مورد توجه خانم ها باید باشد. به هر حال ما که تو را همین طوری دوست داریم.یک وقت عمل نکنی زشت بشی.(شوخی) به من سر بزن . به روز شدم. قربان وفای تو. سوتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک.....

    پاسخحذف
  15. یادداشت جالبی بود...

    پاسخحذف
  16. خسته شدم چقدر نوشته بيدی...............

    پاسخحذف
  17. اول ممنونم دوست عزيز که به وبلاگم سر زدی ما نسل خوبی بوديم که قدرمان را ندانستند.آماری هم که نوشتی گويای همين درهم شکستگيمان است که حيف هدر رفتيم!ای کاش در زمان ايران باستان بوديم!

    پاسخحذف
  18. سلام . يه سری به اين وبلاگ بزن خوشت مياد ( نميدونم مال کيه ؟ ) http://www.ferida000.persianblog.ir

    پاسخحذف
  19. سلام ممنون كه بهم سر زدي من آپم دوباره بياي خوشحات ميشم

    پاسخحذف