۱۳۸۵ شهریور ۲۲, چهارشنبه

هياهوی زمان

کمکم کنید:

این روزها ذهنم دائم مشغول جواب یک سوال هست. سوالی که هرچی فکر    می کنم نمی تونم جوابش رو پیدا کنم. دیدم بهترین راه اینه که برای رسیدن      به جواب از شما دوستای خوبم کمک بگیرم.

سوالم اینه : اگه یکساعت به پایان عمرتون باقی باشه و بتونین فقط یک غذا  بخورین تو این موقع بهترین غذایی که میشه خورد چیه ؟

۴۱ نظر:

  1. وایوای خیلی باحال بود!عجب سوالی...ولله من اصلا اهل غذا خوردن نیستم زیاد دوس ندارم غدا خوردن رو...اما این عکسه چه اشتهای آدمو وا میکنه

    پاسخحذف
  2. من شما رو سانسور کردم؟!!

    پاسخحذف
  3. من ترجيح ميدم اگه ۲۴ ساعت به عمرم مونده باشه هيچ غذايی نخورم و حال اين شکم صحب مورده رو که هر چی هم می ريزی توش بازم طلب ميکنه بگيرم !!! ميدونی به کارای ديگه ای ميرسيدم مثل شکستن دل کسايی که دوستم دارن تا بعد مرگم احساس ناراحتی نکنن !

    پاسخحذف
  4. من لازانيای مامان بزرگم رو می خوردم!!

    پاسخحذف
  5. خوب معلومه! چلوکباب کوبیده!

    پاسخحذف
  6. سلام

    امروز نتونستم ظهر آپ کنم.الان آپ هستم.راستی من چلو کباب برگ

    پاسخحذف
  7. سلام

    سوال سختيه

    من که ميگم توی اون لحظه هيچ که نميتونی بخوری

    نميتونی حرف بزنی نمی تونی...

    شايد هم خودکشی کنم

    پاسخحذف
  8. سلام!

    خوب هر کسی يه چيزی دوست داره...

    اگه دور از جون بخوام بميرم ... خورش فسنجون  یا مرغ سوخاری می خورم!!!!

    پاسخحذف
  9. من يه پيتزای توپ پر پنير و نرم رو انتخاب ميکنم به انضمام سیب زمینی سرخ کرده  .ولی اگر منظورت از غذا ، هر فراورده ی خوراکی ای باشه ، معلومه که... شکلااااااااااااااااااااااااااات ميخورم !

    پاسخحذف
  10. وای الان کامنتای بقيه رو خوندم ! اينا رو هم دلم خواست : کباب کوبيده با نون يا پلوی چرب - مرغ سوخاری . چه انتخاب سختی !

    پاسخحذف
  11. سلام

    ممنون از اينکه به ما سر زديد

    به نظر من اين که چه غذايی باشه مهم نيست اين مهمه که غذای اخر را با کسانی که دوستشون داری بخوری اونوقت غذا هر چيز که باشه اهميتی نداره

    پاسخحذف
  12. پزشکی مشهد(ستاره)۲۳ شهریور ۱۳۸۵ ساعت ۰:۵۴

    اخه مگه قرار نبود اقای دکتر رژيم بگيرن تا به وزن متعادل برسن(کاهش وزن ۱۰ کيلويی يادت رفت )بی خيال وزن...

    ولی من واقعا با نظر جادوی ما موافقم

    کامنت هارو هم فعال کردم

    پاسخحذف
  13. سلام عزيز

    خوبی؟؟

    ممنونم که پيشم اومدی...

    در باره ی نظرتم ممنونم

    راستی سوالت؟؟؟

    من يه ايوان شير کاکائو خنک برام بسه

    خوب زندگی کنی

    بای

    Dr.BLADE

    پاسخحذف
  14. سلام آقای دکتر ...

    حالتون چطوره؟؟؟

    چه سوال سختی کرديد؟؟

    ولی به نظرم من اون موقع چيزی نخورم...

    ترجيح می دم يه کم از کارای عقب افتاده ام رو انجام بدم...

    ولی ديگه اگه خيلی اصرار کردن پيتزا رو ترجيح می دم...

    بهم سر بزنيد خوشحالم می کنيد...

    يا حق...

    پاسخحذف
  15. سلا آقا پیام

    خیلی با مزه بود.اینقدر به خوردنی علاقه داری؟بابا فکر نکنم بتونی رژیم بگیری ولی من سبزی پلو با ماهی رو انتخاب میکنم .......این پستت خیلی خوشمزه بود دهنم آب افتاد

    در ضمن غیبتم دیگه تموم شد .......با یکی دیگه از شعرهام به روز کردم ........خوشحالم کن و بهم سر بزن ......منتظرتم

    پاسخحذف
  16. سلام

    من ترجيح ميدم چلو کباب بخورم با دوغ و ريحون

    خيلی با حال بود شکمو

    لينکم نميکنی؟

    پاسخحذف
  17. خبر نداشتم اصفهانيا اينقده شکمو بيدن! آخه آدم يه ساعت مونده باشه به آخر عمرش غذا از گلوش ميره پايين؟! همين کارا رو کردين که خپل شدين ديگه! من ولی باقالوپلو با گوشت بره می خوردم با دوغ و ماست موسير چکيده!

    پاسخحذف
  18. من می گم آبدوغ خيار بخوری بهتره چون آدم دم مرگ هر چی سبک تر باشه راحت تر می تونه اون فشار فشورا تو قبرو تحمل کنه

    راستی در جواب نظرت بايد بگم من فقط واقعيتای جامعه رو گفتم...اينارو که ديگه همه قبول دارن...نمی دونم شايد لحن گفتنم يه مدلی بوده

    پاسخحذف
  19. راستی اجازه هست بلينکمت؟

    پاسخحذف
  20. من از وفاداری پلک های خاموش بیزارم

    خوشحال میشم به عاشقانه ی من سر بزنی

    پاسخحذف
  21. می دونی که چی می خوام بگم!!!!

    پاسخحذف
  22. لينكيدمت...خواستي اجازه مي دم لينكم كني

    پاسخحذف
  23. سلام

    مرسی که سر زدی.

    پاسخحذف
  24. سلاماينم آپ:

    http://negarestan64.persianblog.ir/1385_6_negarestan64_archive.html#5557343

    تقصیر این پرشین بلاگهچرا می زنین؟

    پاسخحذف
  25. شما چرا آپ نمی کنین

    پاسخحذف
  26. سلام!

    اولين نظر رو من گذاشته بودم...اما حالا نيست

    تازه الان ديدم اون پايين ۲ تا صفحسببخشيد

    پاسخحذف
  27. سلام پيام جان ...

    اميدوارم که خوب و شنگول باشی ...

    راستش خيلی سخته ...

    چون اون موقع از اضطراب و ناراحتی چيزی از گلوی آدم پايين نميره ...

    فعلا

    با بای

    پاسخحذف
  28. من مطمينم نمی تونستم چيزی بخورم!

    پاسخحذف
  29. اوامر اجرا شد!!۳۶ هم به بازار عرضه شد!

    پاسخحذف
  30. سلام

    پيام جان خيلی ممنون. خيلی لطف کردی.

    اما درباره پستت. خوب من آدم خوش غذايی هستم. انتخاب برام سخته. اما به اندازه يک بند انگشت نان؛ به اندازه يک جرعه شراب قرمز؛ يک تيکه کوچيک شکلات. اما بيشتر از تمام اينا دلم می خواد يکبار ديگه کنار سفره پيش خوونواده ام بشينم و غذا خوردن اونها رو ببينم.

    پاسخحذف
  31. ماکارانی. اونم یه دیگ پُر، با یه بشقاب سالاد پر از سس. وای دهنم آب افتاد.

    پاسخحذف
  32. سلام

    من چون بيشتر غذاهارو دوست دارم خيلی سخته يکی رو انتخاب کنم ولی خوب همیشه پيتزا يه چيز ديگس

    اپم منتظرتونم

    پاسخحذف
  33. واااااااااييييييی سلام چه غذاهايی روی اين ميزه دلم خواست!!!!!!!!!!!!!يه قابلمه سوپ جو (می خوام!!!)شايد يه شفايی هم شد

    شايدم سبزی پلو با ماهی البته با سيرو و کوکو سبزی و اگه بشه يه مقداری ميگو (کره یادت نره!!) و اگه نشد خوب در آخر به لازانيا هم راضی ميشم اگه هيچ کودومو نداشتی و مثل من الان داشتی از گشنگی مي مردی مثل بچه ی آدم يه نيمرو درست می کنی برای اينکه دلت خوش بشه يه کمی فلفلو زعفرونم بزن که فقط عطر بگيره

    پاسخحذف
  34. من نمی دونم از بين اين همه خوراکی که تو ذهنمه کدوم رو انتخاب کنم خيليييييييی زيادن خوراکی های که من اون موقع دلم ميخواد

    پاسخحذف
  35. نمی شه نوشيدنی باشه؟

    غذا نمی خورم فقط بطر بطری دلستر می خورم.

    هميچين گفتم دلستر انگار ويسکسه.

    پاسخحذف
  36. سلام.چند روزی نبودم؛برای همين دير سرزدم.ببخشيد.راستی به نظرم نون وپنير وسبزی بهترين غذاست.موفق باشی.ياعلی.

    پاسخحذف
  37. سلام.برگی کنار اين خانه خالی بی نصيب مانده است.پائيز را دوباره از سر بنويس.ياعلی.

    پاسخحذف
  38. علي عصمت دخت نظرلو۲۸ شهریور ۱۳۸۵ ساعت ۱۱:۲۵

    سلام - خوش وخرم  باشین .

    من آپ کردم منتظر قدمهای سبزتون هستم.

    پاسخحذف
  39. سلام. من که بربری داغ با پنير ليقوان اگه وقت به دومی و سومی هم رسيدخورشت فسنجون و بادمجون

    پاسخحذف
  40. سلام خوبی جالب شد من اگر مادر بزرگم زنده بود حتما اون آش مخصوصش و می گفتم اما حالا که نيست ............... شايد هيچی

    راستی خودت چی؟

    پاسخحذف