۱۳۸۵ مرداد ۱۵, یکشنبه

ما می توانيم؟؟؟

یکسال گذشت :

امروز تو سوپر مارکت مشغول خرید بودم که یکهو یادم اومد یکسال از روی کار اومدن دولتی با شعار ما می توانیم گذشت.یک کم با خودم فکر کردم و بی اختیار ذهنم به کارهایی که تو این مدت شده رفت.از توانستن ها در یک نگاه در سوپر این چیزا به ذهنم رسید.

ما توانستیم پنیر کیلویی ۲۰۰۰ تومان را ۴۰۰۰ تومان کنیم.

ما توانستیم تن ماهی ۶۸۰ تومانی را ۹۸۰ تومان کنیم.

ما توانستیم شیر ۵۰۰ تومانی را ۷۰۰ تومان کنیم.

ما توانستیم نوشابه ۴۰۰ تومان رو ۶۰۰ تومان کنیم.

این گوشه ای ا ز توانایی های بالقوه ما بود که با شعار ما می توانیم به فعلیت در اومد.هر کدوم از ما هزاران ما می توانیم ؛ میتوانیم به این لیست اضافه کنیم.راستی شما هم میتونین به لیست از توانایی ها اضافه کنین؟

لحظه های تشویش :

این روزها برام روزهای شلوغی هست و خیلی اظطراب دارم.من وقتی زیاد استرس دارم میرم و وان حمام رو پر آب می کنم و می خوابم.این بهترین مسکن دنیاست برام.شما موقع اظطراب چیکار میکنین؟

۱۳ نظر:

  1. یه آهنگ خیلی شاد می‌ذارم، صداشو بلند می‌کنم و بدون این‌که به هیچی فکر کنم یکی دو ساعت می‌رقصم

    پاسخحذف
  2. تا حالا دقت نکردم ببينم چيکار می کنم ...

    پاسخحذف
  3. اصلاْ يادم نمياد تا حالا اضطراب استرس داشتم يا نه ...

    پاسخحذف
  4. مطلب ما میتوانیم مطلب انتقادی جالبی است که  در دنباله خيلی حرف های ديگر هم ميشود به آن اضافه کرد. مثلا ما ميتوانيم ۱۵ درصد تورم اقتصادی داشته باشيم. ما ميتوانيم اجاره خانه بالاتر از توان حقوق مردم داشته باشيم. ما ميتوانيم سر سام آور ترين ترافيک دنيا را داشته باشيم . ما می توانيم هشت هزار کارگر را درجا اخراج کنيم بی آنکه به سرنوشت شان درين بازار مکاره گرانی فکر کنيم. ما ميتوانيم....

    من استرس ام را در شعری و يا داستانی کوتاه خالی می کنم. در واقع پشت واژه ها توی نمادها نی لبک دلم را می نوازم.

    پاسخحذف
  5. من...وقتی اضطراب دارم نماز می خونم...یا می نویسم...

    پاسخحذف
  6. ما می تونیم 50 درصد زیر خط فقر داشته باشیم و ما می تونیم جوونای بی کاری داشته باشبم که با داشتن لیسانس میرن مسافر کشی.جالب بود.

    پاسخحذف
  7. من بداخلاقی ميکنم!

    پاسخحذف
  8. شايد خيلی دخترونه باشه ولی من فقط گريه می کنم!!

    پاسخحذف
  9. دقيقا خوده محمود هم گفت که من از وقايع آخر الزمانم همينه ديگه سختی يه نمونشه

    آخرين مطلبه برنادت رو بخون آپ هستم

    پاسخحذف
  10. تخم مرغ  و سکه و طلا و شونصد هزار تا وعده وعيد تو خالی داده شده رو يادت رفت بگی

    پاسخحذف
  11. سلام

    من اين مطلب آموختن خودم تا آخر نخونده بودمش وگرنه نمی ذاشتم و من هم با نظرشما موافقم.

    پاسخحذف
  12. سلام خوبی آپم

    پاسخحذف
  13. هروقت اضطراب دارم آواز می‌خونم يا کتاب می‌خونم...

    پاسخحذف